خروج باب ۲۲ آیه ۲۱ تا ۲۴
۲۱ «کسی را که غریب است اذیّت نکنید. ۲۲ بر او ظلم منمایید. به خاطر بیاورید که شما هم در سرزمین مصر غریب بودید. ۲۳ بر بیوه زن یا یتیم ظلم نکنید. اگر بر او ظلم کنید و او نزد من فریاد برآورد و کمک بخواهد، دعای او را مستجاب خواهم کرد. ۲۴ و من خشمگین شده، شما را با شمشیر خواهم کشت تا زنهای شما بیوه و فرزندانتان یتیم گردند.
۲۱ «کسی را که غریب است اذیّت نکنید. ۲۲ بر او ظلم منمایید. به خاطر بیاورید که شما هم در سرزمین مصر غریب بودید. ۲۳ بر بیوه زن یا یتیم ظلم نکنید. اگر بر او ظلم کنید و او نزد من فریاد برآورد و کمک بخواهد، دعای او را مستجاب خواهم کرد. ۲۴ و من خشمگین شده، شما را با شمشیر خواهم کشت تا زنهای شما بیوه و فرزندانتان یتیم گردند.
مزامیر باب ۹ آیه ۹
۹ خداوند پناه مظلومان، و جایگاه امن در هنگام سختی هاست. خداوندا،
۹ خداوند پناه مظلومان، و جایگاه امن در هنگام سختی هاست. خداوندا،
مزامیر باب ۱۰ آیه ۱۷ تا ۱۸
۱۷ ای خداوند، تو دعای فروتنان را می شنوی. دل آنان را قوی می گردانی و به فریاد و زاری آنان گوش می دهی. ۱۸ تو گریه یتیمان و ستمدیدگان را می شنوی، تو به نفع آنان داوری خواهی کرد.
۱۷ ای خداوند، تو دعای فروتنان را می شنوی. دل آنان را قوی می گردانی و به فریاد و زاری آنان گوش می دهی. ۱۸ تو گریه یتیمان و ستمدیدگان را می شنوی، تو به نفع آنان داوری خواهی کرد.
مزامیر باب ۲۲ آیه ۱ تا ۲
۱ خدای من، خدای من! چرا مرا ترک کردی؟ چرا از من دور هستی و کمکم نمی کنی و به فریادم نمی رسی؟ ۲ آه، ای خدای من، روزها التماس می کنم و تو جواب نمی دهی، شبها ناله و زاری می کنم و آرام ندارم.
۱ خدای من، خدای من! چرا مرا ترک کردی؟ چرا از من دور هستی و کمکم نمی کنی و به فریادم نمی رسی؟ ۲ آه، ای خدای من، روزها التماس می کنم و تو جواب نمی دهی، شبها ناله و زاری می کنم و آرام ندارم.
مزامیر باب ۲۲ آیه ۶ تا ۸
۶ امّا من کِرم هستم، نه انسان. نزد همه کس خوار و خفیف شده ام. ۷ هر که مرا می بیند مسخره ام می کند، آنها سر خود را می جنبانند. ۸ و می گویند: «تو به خداوند توکّل کردی، چرا او تو را نجات نمی دهد؟ اگر خداوند تو را دوست دارد، چرا به تو کمک نمی کند.»
۶ امّا من کِرم هستم، نه انسان. نزد همه کس خوار و خفیف شده ام. ۷ هر که مرا می بیند مسخره ام می کند، آنها سر خود را می جنبانند. ۸ و می گویند: «تو به خداوند توکّل کردی، چرا او تو را نجات نمی دهد؟ اگر خداوند تو را دوست دارد، چرا به تو کمک نمی کند.»
مزامیر باب ۲۲ آیه ۱۱ تا ۲۱
۱۱ از من دور مشو، زیرا مشکلات نزدیک است و کسی نیست که به من کمک کند. ۱۲ دشمنان بسیاریهمچون گاوانِ نرِ سرزمینِ باشان، مرا احاطه کرده اند، ۱۳ و مانند شیرانِ درّنده و غرّان دهان خود را برای من بازکرده اند. ۱۴ قوّت من از من بیرون رفته، همچون آبی که برروی زمین ریخته باشد، بندبند استخوانهایم از هم جدا شده، و دلم مانند موم در سینه ام آب شده است. ۱۵ گلویم همچون سفال خشک شده و زبانم به سقف دهانم چسبیده است و تو مرا بر روی خاک، در حال مرگ رها کرده ای. ۱۶ دشمنان، یعنی این گروه شریر، مانند سگ، دور مرا گرفته اند و دستها و پاهای مرا سوراخ کرده اند. ۱۷ استخوانهایم از لاغری شمرده می شوند. دشمنانم به من خیره شده اند. ۱۸ لباسهایم را بین خود تقسیم می کنند و بر ردای من قرعه می اندازند. ۱۹ امّا تو ای خداوند، از من دور مشو! ای یاور من، به دادم برس! ۲۰ مرا از دَمِ شمشیر نجات بده، مرا از چنگ این سگها رهایی ده. ۲۱ مرا از دهان این شیرها نجات بده، و جان مرا از دست شاخهای گاوان وحشی برهان.
۱۱ از من دور مشو، زیرا مشکلات نزدیک است و کسی نیست که به من کمک کند. ۱۲ دشمنان بسیاریهمچون گاوانِ نرِ سرزمینِ باشان، مرا احاطه کرده اند، ۱۳ و مانند شیرانِ درّنده و غرّان دهان خود را برای من بازکرده اند. ۱۴ قوّت من از من بیرون رفته، همچون آبی که برروی زمین ریخته باشد، بندبند استخوانهایم از هم جدا شده، و دلم مانند موم در سینه ام آب شده است. ۱۵ گلویم همچون سفال خشک شده و زبانم به سقف دهانم چسبیده است و تو مرا بر روی خاک، در حال مرگ رها کرده ای. ۱۶ دشمنان، یعنی این گروه شریر، مانند سگ، دور مرا گرفته اند و دستها و پاهای مرا سوراخ کرده اند. ۱۷ استخوانهایم از لاغری شمرده می شوند. دشمنانم به من خیره شده اند. ۱۸ لباسهایم را بین خود تقسیم می کنند و بر ردای من قرعه می اندازند. ۱۹ امّا تو ای خداوند، از من دور مشو! ای یاور من، به دادم برس! ۲۰ مرا از دَمِ شمشیر نجات بده، مرا از چنگ این سگها رهایی ده. ۲۱ مرا از دهان این شیرها نجات بده، و جان مرا از دست شاخهای گاوان وحشی برهان.
مزامیر باب ۶۹ آیه ۷
۷ من به خاطر تو رسوا و شرمنده شده ام.
۷ من به خاطر تو رسوا و شرمنده شده ام.
مزامیر باب ۷۴ آیه ۲۱
۲۱ مظلومان را شرمنده مکن، تا مردم مسکین و نیازمند نام تو را ستایش کنند.
۲۱ مظلومان را شرمنده مکن، تا مردم مسکین و نیازمند نام تو را ستایش کنند.
اشعیا باب ۵۳ آیه ۲ تا ۵
۲ اراده خداوند بر آن بود که بنده او مثل نهالی در زمین خشک رشد کند. او نه زیبایی و نه اُبهتی داشت که مردم به او توجّه کنند، و نه جذابیّتی که توجّه دیگران را جلب کند. ۳ ما او را خوار شمردیم و طرد کردیم، و او متحمّل رنج و درد شد. کسی نمی خواست حتّی به او نگاه کند، ما او را نادیده گرفتیم، مثل اینکه اصلا وجود نداشت. ۴ «او متحمّل مجازاتی شد که حقِّ ما بود، و او دردهایی را تحمّل کرد که می بایست ما تحّمل می کردیم. و ما پنداشتیم که درد و رنج و زحمتهای او مجازاتی از جانب خدا بود. ۵ امّا به خاطر گناهان ما، او مجروح شد و به خاطر شرارتهای ما، او مضروب گردید. و به خاطر دردی که او متحمّل شد، شفا یافتیم و به خاطر ضربه هایی که او تحمّل کرد، سالم شدیم.
۲ اراده خداوند بر آن بود که بنده او مثل نهالی در زمین خشک رشد کند. او نه زیبایی و نه اُبهتی داشت که مردم به او توجّه کنند، و نه جذابیّتی که توجّه دیگران را جلب کند. ۳ ما او را خوار شمردیم و طرد کردیم، و او متحمّل رنج و درد شد. کسی نمی خواست حتّی به او نگاه کند، ما او را نادیده گرفتیم، مثل اینکه اصلا وجود نداشت. ۴ «او متحمّل مجازاتی شد که حقِّ ما بود، و او دردهایی را تحمّل کرد که می بایست ما تحّمل می کردیم. و ما پنداشتیم که درد و رنج و زحمتهای او مجازاتی از جانب خدا بود. ۵ امّا به خاطر گناهان ما، او مجروح شد و به خاطر شرارتهای ما، او مضروب گردید. و به خاطر دردی که او متحمّل شد، شفا یافتیم و به خاطر ضربه هایی که او تحمّل کرد، سالم شدیم.
اشعیا باب ۵۳ آیه ۷ تا ۱۰
۷ «با او، با خشونت رفتار شد، امّا او با فروتنی آن را تحمّل کرد. مانند برّه ای که به کشتارگاه می برند، و مانند گوسفندی که در حال پشم چینی ساکت است، او دهان خود را نگشود. ۸ او را ظالمانه گرفتند، محکوم کردند و به پای مرگ بردند، و هیچ کس اعتنایی به سرنوشت او نداشت. او به خاطر گناهان قوم ما کشته شد. ۹ او را در مقبره شریران و در کنار دولتمندان دفن کردند، هرچند که او هیچ وقت مرتکب جرمی نشده بود و هیچ ناراستی در دهانش نبود.» ۱۰ خداوند می گوید: «این اراده من بود که او متحمّل چنین رنجی بشود. او برای آوردن بخشش و آمرزش قربانی شد به این دلیل زندگی او طولانی خواهد بود و او نواده خود را خواهد دید. و به وسیله او اراده من، که منتهی به مسرّت است، اجرا خواهد شد.
۷ «با او، با خشونت رفتار شد، امّا او با فروتنی آن را تحمّل کرد. مانند برّه ای که به کشتارگاه می برند، و مانند گوسفندی که در حال پشم چینی ساکت است، او دهان خود را نگشود. ۸ او را ظالمانه گرفتند، محکوم کردند و به پای مرگ بردند، و هیچ کس اعتنایی به سرنوشت او نداشت. او به خاطر گناهان قوم ما کشته شد. ۹ او را در مقبره شریران و در کنار دولتمندان دفن کردند، هرچند که او هیچ وقت مرتکب جرمی نشده بود و هیچ ناراستی در دهانش نبود.» ۱۰ خداوند می گوید: «این اراده من بود که او متحمّل چنین رنجی بشود. او برای آوردن بخشش و آمرزش قربانی شد به این دلیل زندگی او طولانی خواهد بود و او نواده خود را خواهد دید. و به وسیله او اراده من، که منتهی به مسرّت است، اجرا خواهد شد.
متی باب ۵ آیه ۱۰ تا ۱۲
۱۰ خوشا به حال کسانیکه در راه نیکی جفا می بینند، زیرا پادشاهی آسمانی از آن ایشان است. ۱۱ خوشحال باشید اگر به خاطر من به شما اهانت می کنند و جفا می رسانند و به ناحق هرگونه افترائی به شما می زنند. ۱۲ خوشحال باشید و بسیار شادی کنید، زیرا پاداش شما در آسمان عظیم است چون همینطور به پیامبران قبل از شما نیز جفا می رسانیدند.
۱۰ خوشا به حال کسانیکه در راه نیکی جفا می بینند، زیرا پادشاهی آسمانی از آن ایشان است. ۱۱ خوشحال باشید اگر به خاطر من به شما اهانت می کنند و جفا می رسانند و به ناحق هرگونه افترائی به شما می زنند. ۱۲ خوشحال باشید و بسیار شادی کنید، زیرا پاداش شما در آسمان عظیم است چون همینطور به پیامبران قبل از شما نیز جفا می رسانیدند.
متی باب ۵ آیه ۴۴
۴۴ اما من به شما می گویم دشمنان خود را دوست بدارید و برای کسانیکه به شما جفا می رسانند دعا کنید.
۴۴ اما من به شما می گویم دشمنان خود را دوست بدارید و برای کسانیکه به شما جفا می رسانند دعا کنید.
متی باب ۱۰ آیه ۱۶ تا ۱۸
۱۶ خوب توجه کنید، من شما را مانند گوسفندان به میان گرگها می فرستم . شما باید مثل مار هوشیار و مانند کبوتر، بی آزار باشید. ۱۷ مواظب باشید زیرا مردم شما را تحویل دادگاه ها خواهند داد، و شما را در کنیسه ها تازیانه خواهند زد ۱۸ و شما را به خاطر من پیش فرمانروایان و پادشاهان خواهند برد تا در برابر آنان و ملل بیگانه شهادت دهید.
۱۶ خوب توجه کنید، من شما را مانند گوسفندان به میان گرگها می فرستم . شما باید مثل مار هوشیار و مانند کبوتر، بی آزار باشید. ۱۷ مواظب باشید زیرا مردم شما را تحویل دادگاه ها خواهند داد، و شما را در کنیسه ها تازیانه خواهند زد ۱۸ و شما را به خاطر من پیش فرمانروایان و پادشاهان خواهند برد تا در برابر آنان و ملل بیگانه شهادت دهید.
متی باب ۱۰ آیه ۲۱ تا ۲۳
۲۱ برادر، برادر را و پدر، فرزند را تسلیم مرگ خواهد نمود. فرزندان علیه والدین خود برخواهند خاست و باعث کشتن آنها خواهند شد. ۲۲ همه مردم به خاطر نام من که شما بر خود دارید از شما متنفر خواهند بود، اما کسی که تا آخر ثابت بماند نجات خواهد یافت . ۲۳ هر گاه شما را در شهری آزار می رسانند به شهر دیگر پناهنده شوید. بدانید که پیش از آنکه به تمام شهرهای اسرائیل بروید پسر انسان خواهد آمد.
۲۱ برادر، برادر را و پدر، فرزند را تسلیم مرگ خواهد نمود. فرزندان علیه والدین خود برخواهند خاست و باعث کشتن آنها خواهند شد. ۲۲ همه مردم به خاطر نام من که شما بر خود دارید از شما متنفر خواهند بود، اما کسی که تا آخر ثابت بماند نجات خواهد یافت . ۲۳ هر گاه شما را در شهری آزار می رسانند به شهر دیگر پناهنده شوید. بدانید که پیش از آنکه به تمام شهرهای اسرائیل بروید پسر انسان خواهد آمد.
متی باب ۱۰ آیه ۲۸
۲۸ از کسانی که جسم را می کشند ولی قادر به کشتن جان نیستند نترسید. از کسی بترسید که قادر است جسم و جان، هر دو را در دوزخ تباه سازد.
۲۸ از کسانی که جسم را می کشند ولی قادر به کشتن جان نیستند نترسید. از کسی بترسید که قادر است جسم و جان، هر دو را در دوزخ تباه سازد.
متی باب ۲۳ آیه ۲ تا ۴
۲ « چون ملایان و فریسیان بر کرسی موسی نشسته اند، ۳ شما باید به هر چه آنها می گویند گوش دهید و مطابق آن عمل نمائید اما از اعمال آنان پیروی نکنید زیرا خود آنها آنچه می گویند نمی کنند. ۴ آنها بارهای سنگین را می بندند و بردوش مردم می گذارند در حالیکه خودشان حاضر نیستند برای بلند کردن آن بار حتی انگشت خود را تکان دهند.
۲ « چون ملایان و فریسیان بر کرسی موسی نشسته اند، ۳ شما باید به هر چه آنها می گویند گوش دهید و مطابق آن عمل نمائید اما از اعمال آنان پیروی نکنید زیرا خود آنها آنچه می گویند نمی کنند. ۴ آنها بارهای سنگین را می بندند و بردوش مردم می گذارند در حالیکه خودشان حاضر نیستند برای بلند کردن آن بار حتی انگشت خود را تکان دهند.
مرقس باب ۳ آیه ۶
۶ فریسیان فوراً از آنجا خارج شدند تا با طرفداران هیرودیس برای از بین بردن عیسی توطئه بچینند.
۶ فریسیان فوراً از آنجا خارج شدند تا با طرفداران هیرودیس برای از بین بردن عیسی توطئه بچینند.
مرقس باب ۸ آیه ۳۵
۳۵ زیرا هر که بخواهد جان خود را حفظ کند آنرا از دست خواهد داد، اما هر که بخاطر من و انجیل جان خود را فدا کند آنرا نجات خواهد داد.
۳۵ زیرا هر که بخواهد جان خود را حفظ کند آنرا از دست خواهد داد، اما هر که بخاطر من و انجیل جان خود را فدا کند آنرا نجات خواهد داد.
مرقس باب ۱۳ آیه ۹ تا ۱۳
۹ « اما مواظب خودتان باشید، شما را برای محاکمه به شوراها خواهند کشانید و در کنیسه ها شلاق خواهند زد. به خاطر من شما را به حضور حکمرانان و پادشاهان خواهند برد تا در مقابل آنها شهادت دهید. ۱۰ اول باید انجیل به تمام ملتها برسد. ۱۱ پس وقتی شما را دستگیر می کنند و تسلیم می نمایند ناراحت نشوید که چه بگویید، بلکه آنچه در آن ساعت بوسیله روح القدس به شما گفته می شود همانرا بگوئید چون اوست که سخن می گوید، نه شما. ۱۲ برادر، برادر را تسلیم مرگ خواهد کرد و پدر، فرزند را، فرزندان علیه والدین خود طغیان خواهند کرد و آنان را به کشتن خواهند داد. ۱۳ همه مردم بخاطر این که نام من بر شماست از شما روی گردان خواهند شد. اما هر که تا به آخر پایدار بماند نجات خواهد یافت.»
۹ « اما مواظب خودتان باشید، شما را برای محاکمه به شوراها خواهند کشانید و در کنیسه ها شلاق خواهند زد. به خاطر من شما را به حضور حکمرانان و پادشاهان خواهند برد تا در مقابل آنها شهادت دهید. ۱۰ اول باید انجیل به تمام ملتها برسد. ۱۱ پس وقتی شما را دستگیر می کنند و تسلیم می نمایند ناراحت نشوید که چه بگویید، بلکه آنچه در آن ساعت بوسیله روح القدس به شما گفته می شود همانرا بگوئید چون اوست که سخن می گوید، نه شما. ۱۲ برادر، برادر را تسلیم مرگ خواهد کرد و پدر، فرزند را، فرزندان علیه والدین خود طغیان خواهند کرد و آنان را به کشتن خواهند داد. ۱۳ همه مردم بخاطر این که نام من بر شماست از شما روی گردان خواهند شد. اما هر که تا به آخر پایدار بماند نجات خواهد یافت.»
مرقس باب ۱۵ آیه ۱ تا ۳۹
۱ همین که صبح شد سران کاهنان باتفاق مشایخ و ملایان یهود و تمام اعضای شوری با عجله جلسه ای تشکیل دادند. آنها عیسی را با زنجیری بسته و به پیلاطس تحویل دادند. ۲ پیلاطس از او پرسید، « آیا تو پادشاه یهود هستی؟» عیسی جواب داد« همان است که می گوئی». ۳ سران کاهنان اتهامات زیادی باو نسبت دادند. ۴ پیلاطس باز از او پرسید« جوابی نداری؟ ببین چه اتهامات زیادی بتو نسبت میدهند.» ۵ اما عیسی جوابی نداد بطوریکه باعث تعجب پیلاطس شد. ۶ در هر عید فصح پیلاطس بنا به خواهش مردم یک زندانی را آزاد می کرد ۷ در آن زمان مردی معروف به « برابا» همراه با یاغیانی که در یک آشوب مرتکب قتل شده بودند در زندان بود. ۸ مردم پیش پیلاطس رفتند و از او خواهش کردند که طبق معمول این کار را برایشان انجام دهد. ۹ پیلاطس از ایشان پرسید« آیا می خواهید پادشاه یهود را برای شما آزاد کنم؟» ۱۰ چون او میدانست که سران کاهنان از روی حسد عیسی را تسلیم کرده اند ۱۱ اما سران کاهنان مردم را تحریک کردند که از پیلاطس بخواهند« برابا» را برایشان آزاد کند. ۱۲ پیلاطس بار دیگر بایشان گفت « پس با مردی که او را پادشاه یهودیان مینامید چه کنم؟» ۱۳ آنها در جواب با فریاد گفتند« مصلوبش کن.» ۱۴ پیلاطس پرسید: « چرا ؟ مرتکب چه جنایتی شده است؟» اما آنان شدیدتر فریاد می کردند« مصلوبش کن!» ۱۵ پس پیلاطس که مایل بود مردم را راضی نگهدارد « برابا» را برای ایشان آزاد کرد و دستور داد عیسی را تازیانه زده بسپارند تا مصلوب شود. ۱۶ سربازان عیسی را بداخل محوطه کاخ فرمانداری بردند و تمام گروهان را جمع کردند. ۱۷ آنها لباس ارغوانی باو پوشانیدند و تاجی از خار بافته و روی سرش گذاشتند ۱۸ و به او ادای احترام کرده می گفتند« سلام، ای پادشاه یهود.» ۱۹ و با چوب بر سرش میزدند و برویش آب دهان می انداختند، بعد پیش او زانو زده و تعظیم می کردند. ۲۰ وقتی استهزاها تمام شد، آنها لباس ارغوانی را از تنش در آورده و لباس های خودش را به او پوشانیدند و او را بیرون بردند تا مصلوب کنند. ۲۱ آنان شخصی را بنام شمعون، اهل قیروان، پدر اسکندر و روفس که از صحرا به شهر می آمد و از آنجا می گذشت مجبور کردند که صلیب عیسی را حمل کند. ۲۲ آنها عیسی را به محلی بنام« جلجتا» که معنی آن « محل کاسه سر است» بردند. ۲۳ باو شرابی دادند که آمیخته به داروئی به نام « مر» بود، اما او آنرا قبول نکرد. ۲۴ پس او را بر صلیب میخ کوب کردند و لباس هایش را بین خود تقسیم نمودند و برای تعیین سهم هر یک قرعه انداختند. ۲۵ ساعت نه صبح بود که او را مصلوب کردند. ۲۶ تقصیرنامه ای برایش باین مضمون نوشتند« پادشاه یهودیان» ۲۷ دو نفر راهزن را نیز با او مصلوب کردند ــ یکی در طرف راست و دیگری را در سمت چپ او. ۲۸ [ بدینطریق آن کلامی که می گوید: از خطاکاران محسوب شد، تحقق یافت.] ۲۹ کسانی که از آنجا می گذشتند سرهایشان را تکان می دادند و با اهانت به عیسی می گفتند« ای کسی که می خواستی معبد را خراب کنی و در سه روز بسازی ۳۰ حالا از صلیب پائین بیا و خودت را نجات بده.» ۳۱ همچنین سران کاهنان و ملایان یهود نیز او را مسخره می کردند و به یک دیگر می گفتند« دیگران را نجات می داد اما نمی تواند خود را نجات دهد. ۳۲ حالا این مسیح، پادشاه اسرائیل، از صلیب پائین بیاید تا ببینیم و به او ایمان بیاوریم.» کسانی هم که با او مصلوب شده بودند به او اهانت می کردند. ۳۳ در وقت ظهر، تاریکی تمام آن سرزمین را فرا گرفت و تا سه ساعت ادامه داشت ۳۴ در ساعت سه بعد از ظهر عیسی با صدای بلند گفت « ایلی، ایلی لماسبقتنی.» یعنی « خدای من، خدای من، چرا مرا ترک کردی؟» ۳۵ بعضی از حاضران وقتی این را شنیدند گفتند« نگاه کنید، او الیاس را صدا می کند.» ۳۶ یکی از آنها دوید و اسفنجی را از شراب ترشیده پر کرد و روی نی گذاشت و باو داد تا بنوشد و گفت« بگذارید ببینیم آیا الیاس می آید او را پائین بیاورد؟» ۳۷ عیسی فریاد بلندی کشید و جان داد. ۳۸ پرده اندرون مقدس معبد از بالا تا پائین دو تکه شد. ۳۹ سروانی که در مقابل او ایستاده بود وقتی چگونگی مرگ او را دید گفت « حقیقتاً این مرد پسر خدا بود».
۱ همین که صبح شد سران کاهنان باتفاق مشایخ و ملایان یهود و تمام اعضای شوری با عجله جلسه ای تشکیل دادند. آنها عیسی را با زنجیری بسته و به پیلاطس تحویل دادند. ۲ پیلاطس از او پرسید، « آیا تو پادشاه یهود هستی؟» عیسی جواب داد« همان است که می گوئی». ۳ سران کاهنان اتهامات زیادی باو نسبت دادند. ۴ پیلاطس باز از او پرسید« جوابی نداری؟ ببین چه اتهامات زیادی بتو نسبت میدهند.» ۵ اما عیسی جوابی نداد بطوریکه باعث تعجب پیلاطس شد. ۶ در هر عید فصح پیلاطس بنا به خواهش مردم یک زندانی را آزاد می کرد ۷ در آن زمان مردی معروف به « برابا» همراه با یاغیانی که در یک آشوب مرتکب قتل شده بودند در زندان بود. ۸ مردم پیش پیلاطس رفتند و از او خواهش کردند که طبق معمول این کار را برایشان انجام دهد. ۹ پیلاطس از ایشان پرسید« آیا می خواهید پادشاه یهود را برای شما آزاد کنم؟» ۱۰ چون او میدانست که سران کاهنان از روی حسد عیسی را تسلیم کرده اند ۱۱ اما سران کاهنان مردم را تحریک کردند که از پیلاطس بخواهند« برابا» را برایشان آزاد کند. ۱۲ پیلاطس بار دیگر بایشان گفت « پس با مردی که او را پادشاه یهودیان مینامید چه کنم؟» ۱۳ آنها در جواب با فریاد گفتند« مصلوبش کن.» ۱۴ پیلاطس پرسید: « چرا ؟ مرتکب چه جنایتی شده است؟» اما آنان شدیدتر فریاد می کردند« مصلوبش کن!» ۱۵ پس پیلاطس که مایل بود مردم را راضی نگهدارد « برابا» را برای ایشان آزاد کرد و دستور داد عیسی را تازیانه زده بسپارند تا مصلوب شود. ۱۶ سربازان عیسی را بداخل محوطه کاخ فرمانداری بردند و تمام گروهان را جمع کردند. ۱۷ آنها لباس ارغوانی باو پوشانیدند و تاجی از خار بافته و روی سرش گذاشتند ۱۸ و به او ادای احترام کرده می گفتند« سلام، ای پادشاه یهود.» ۱۹ و با چوب بر سرش میزدند و برویش آب دهان می انداختند، بعد پیش او زانو زده و تعظیم می کردند. ۲۰ وقتی استهزاها تمام شد، آنها لباس ارغوانی را از تنش در آورده و لباس های خودش را به او پوشانیدند و او را بیرون بردند تا مصلوب کنند. ۲۱ آنان شخصی را بنام شمعون، اهل قیروان، پدر اسکندر و روفس که از صحرا به شهر می آمد و از آنجا می گذشت مجبور کردند که صلیب عیسی را حمل کند. ۲۲ آنها عیسی را به محلی بنام« جلجتا» که معنی آن « محل کاسه سر است» بردند. ۲۳ باو شرابی دادند که آمیخته به داروئی به نام « مر» بود، اما او آنرا قبول نکرد. ۲۴ پس او را بر صلیب میخ کوب کردند و لباس هایش را بین خود تقسیم نمودند و برای تعیین سهم هر یک قرعه انداختند. ۲۵ ساعت نه صبح بود که او را مصلوب کردند. ۲۶ تقصیرنامه ای برایش باین مضمون نوشتند« پادشاه یهودیان» ۲۷ دو نفر راهزن را نیز با او مصلوب کردند ــ یکی در طرف راست و دیگری را در سمت چپ او. ۲۸ [ بدینطریق آن کلامی که می گوید: از خطاکاران محسوب شد، تحقق یافت.] ۲۹ کسانی که از آنجا می گذشتند سرهایشان را تکان می دادند و با اهانت به عیسی می گفتند« ای کسی که می خواستی معبد را خراب کنی و در سه روز بسازی ۳۰ حالا از صلیب پائین بیا و خودت را نجات بده.» ۳۱ همچنین سران کاهنان و ملایان یهود نیز او را مسخره می کردند و به یک دیگر می گفتند« دیگران را نجات می داد اما نمی تواند خود را نجات دهد. ۳۲ حالا این مسیح، پادشاه اسرائیل، از صلیب پائین بیاید تا ببینیم و به او ایمان بیاوریم.» کسانی هم که با او مصلوب شده بودند به او اهانت می کردند. ۳۳ در وقت ظهر، تاریکی تمام آن سرزمین را فرا گرفت و تا سه ساعت ادامه داشت ۳۴ در ساعت سه بعد از ظهر عیسی با صدای بلند گفت « ایلی، ایلی لماسبقتنی.» یعنی « خدای من، خدای من، چرا مرا ترک کردی؟» ۳۵ بعضی از حاضران وقتی این را شنیدند گفتند« نگاه کنید، او الیاس را صدا می کند.» ۳۶ یکی از آنها دوید و اسفنجی را از شراب ترشیده پر کرد و روی نی گذاشت و باو داد تا بنوشد و گفت« بگذارید ببینیم آیا الیاس می آید او را پائین بیاورد؟» ۳۷ عیسی فریاد بلندی کشید و جان داد. ۳۸ پرده اندرون مقدس معبد از بالا تا پائین دو تکه شد. ۳۹ سروانی که در مقابل او ایستاده بود وقتی چگونگی مرگ او را دید گفت « حقیقتاً این مرد پسر خدا بود».
یوحنا باب ۱۵ آیه ۱۸ تا ۲۱
۱۸ « اگر جهان از شما نفرت دارد بدانید که قبل از شما از من نفرت داشته است. ۱۹ اگر شما متعلق به این جهان بودید جهان متعلقان خود را دوست می داشت، اما چون شما از این جهان نیستید و من شما را از جهان برگزیده ام،به این سبب جهان از شما نفرت دارد. ۲۰ آنچه را گفتم به خاطر بسپارید: غلام از ارباب خود بزرگتر نیست. اگر به من آزار رسانیدند به شما نیز آزار خواهند رسانید و اگر از تعالیم من پیروی کردنداز تعالیم شما نیز پیروی خواهند نمود. ۲۱ چون شما به من تعلق دارید آنها با شما چنین رفتاری خواهند داشت زیرا فرستندۀ مرا نمی شناسند.
۱۸ « اگر جهان از شما نفرت دارد بدانید که قبل از شما از من نفرت داشته است. ۱۹ اگر شما متعلق به این جهان بودید جهان متعلقان خود را دوست می داشت، اما چون شما از این جهان نیستید و من شما را از جهان برگزیده ام،به این سبب جهان از شما نفرت دارد. ۲۰ آنچه را گفتم به خاطر بسپارید: غلام از ارباب خود بزرگتر نیست. اگر به من آزار رسانیدند به شما نیز آزار خواهند رسانید و اگر از تعالیم من پیروی کردنداز تعالیم شما نیز پیروی خواهند نمود. ۲۱ چون شما به من تعلق دارید آنها با شما چنین رفتاری خواهند داشت زیرا فرستندۀ مرا نمی شناسند.
یوحنا باب ۱۵ آیه ۲۴ تا ۲۵
۲۴ اگر در میان آنان کارهائی را که هیچ شخص دیگر قادر به انجام آنها نیست انجام نداده بودم مقصر نمی بودند ولی آنها آن کارها را دیده اند ولی با وجود این، هم از من و هم از پدر من نفرت دارند. ۲۵ و به این ترتیب تورات آنها که می گوید:« بی جهت از من متنفرند» تحقق می یابد.
۲۴ اگر در میان آنان کارهائی را که هیچ شخص دیگر قادر به انجام آنها نیست انجام نداده بودم مقصر نمی بودند ولی آنها آن کارها را دیده اند ولی با وجود این، هم از من و هم از پدر من نفرت دارند. ۲۵ و به این ترتیب تورات آنها که می گوید:« بی جهت از من متنفرند» تحقق می یابد.
یوحنا باب ۱۶ آیه ۱ تا ۲
۱ « این چیزها را به شما گفتم تا ایمانتان سست نشود. ۲ شما را از کنیسه ها بیرون خواهند کرد و در حقیقت زمانی می آید که هر که شما را بکشد گمان می کند که با این کار به خدا خدمت می نماید.
۱ « این چیزها را به شما گفتم تا ایمانتان سست نشود. ۲ شما را از کنیسه ها بیرون خواهند کرد و در حقیقت زمانی می آید که هر که شما را بکشد گمان می کند که با این کار به خدا خدمت می نماید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر