آيات زير كه وجوب جنگ با كفار و منافقين و لزوم اعمال خشونت نسبت به آنان را بيان كرده:
- يا أ يها النَّبِي جاهد الْكُفَّار والْمنَافقينَ واغْلُظْ علَيهِم و مأْواهم جهنَّم و بِئْسالْم صيرُ (آيه ي 73 توبه)
ترجمه: اى پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگير وجايگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامى است
- يا أيها الَّذ ينَ آمنُوا قَاتلُوا الَّذينَ يلُونَكُم منَ الْكُفَّار ولي جِدوا فيكُم غلْظَةً و اعلَم وا أنَّ اللّه مع الْمتَّقينَ. (آيه ي 123 توبه)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است.
و آيات زير كه لذت انتقام گيري را براي مومنين مطرح كرده:
اتقَلُوهم يعذِّبهم اللّه بِأَيد يكُم و يخْزِهم و ينصرْكُم علَيهِم و يشْف صدور قَو م مؤْمنينَ توبه ( 14 ) و يذْهب غَيظَ قُلُوبِهِم و يتُوب اللّه
علَىمن يشَاء واللّه عليم حكيم (توبه 15)
ترجمه: با آنان بجنگيد خدا آنان را به دستشما عذاب و ذليل مى كند و شما را برايشان پيروزى مى بخشد و دلهاى گروه مؤمنان را شفا مي دهد ( 14 ) وخشم دلهايشان را مي برد (لذت انتقام را به آنان مي چشاند) و خدا توبه ي هر كه را بخواهد مىپذيرد و خدا داناى حكيم است ( 15)
آيات فوق و آيات ديگر و سنت پيامبر تقريبا هر گونه تجاوز به كفار را مجاز مي داند: مثلا در آيه ي 73 و 123 توبه (فوق) دستور داده شده كه به كفار سخت بگيريد وبا آنان با خشونت رفتار كنيد. اين سختگيري شامل موارد مختلف مي شود از جمله:
- لز وم سختگيري اقتصادي بر كفار: مثلا پيامبر در دهها مورد گروههايي را براي كاروان زني و چپاول اموال كفار ارسال كرد كه بدر اولي و بدر و دهها مورد ديگر را شامل مي شود. ضربه ي اقتصادي شامل غارت اموال كفار در جنگ هم مي شود. غارت اموال كفار، يك روال عادي در جنگهاي پيامبر بود.تقريبا روي هر جنگي دست بگذاريد ب ه خطا نرفته ايد. شبيخون زدن و غارت اموال كفار بقدري پسنديده است كه قرآن به ان قسم مي خورد:
مفَالْ غيرَا تصبحا(عاديات 3) يعني سوگند به غارت كنندگان در صبحدم
(كسانيكه در صبحدم به كفار شبيخون مي زنند و آنان را غارت مي كنند) .
در آيات متعددي در قرآن به مسلمانان وعده ي غنيمت (همان غارت) داده شده تا به جنگ تشويق شوند از جمله:
- وعدكُم اللَّه مغَانم كَثيرَة تَأْخُذُونَ ها فَعجلَ لَكُم هذ ه ( فتح 20 ).
ترجمه: وخدا به شما غنيمتهاى فراوان وعده داده كه به زودى آنها را خواهيد گرفت و اين [پيروزى] را براى شما تسريع كرد. خود پيامبر هم گفته است كه :
قاال النبي: جعل رزقي تحت ظل رمحي (صحيح بخاري ج 6 ص 1067)
يعني رزق من در سايه ي سرنيزه ام قرار داده شده است. به بيان ديگر،پيامبر افتخار مي كند كه روزي اش را با زور سرنيزه با كاروان زني و غارت بدست مي آورد. اصولا در مدينه مسلمانان هيچ برنامه ي توليدي يا تجاري نداشتند و تنها راه درآمد اقتصادي مسلمانان، سر نيزه بود. و با توجه به اينكه يك پنجم غنائم، به پيامبر ميرسيد، ثروت هنگفتي را براي پيامبر به
ارمغان مي آور د (براي اطلاع از بخشي از ثروت پيامبر، به تاريخ طبري ج 4 مراجعه كنيد).
البته شخص پيامبر راههاي در آمد ديگري هم داشت.
شامل 1- زكات و 2-هدايا و 3-صفي (بخشي از غنائم ارزشمند مثل اسب عالي، دختر يا زن يا كنيز زيبا و يا شمشير عالي، كه پيامبر قبل از تقسيم غنائم، براي خود دست چين مي كرد) و 4- انفال و 5- فيء. فيء اموالي بود كه كفار يا اهل كتاب از ترس مسلمانان به پيامبر مي دادند تا در امان باشند. فدك فيء است. فدك دهكده اي بسيار آباد و سرسبز و پر درآمد بود كه ملك يهوديان بود. بدنبال فتح خيبر، يهوديان فدك از ترس پيامبر، فدك را به پيامبر دادند تا جانشان در امان باشد و پيامبر فدك را به دخترش فاطمه داد (سيرت رسول الله: ترجمه ي سيره ي ابن اسحق، ص 425 ). در اين غارتها به نياز و زندگي صاحبان اصلي اموال توجهي نمي شد . شترها، گوسفندان، مواد غذائي و كشتزارها و نخلستانها به غارت مي رفت بدون اينكه توجه شود كه افراد باقيمانده ي غارت شده چگونه مي توانند زنده بمانند. مثلا در جنگ با يهوديان بني نضير، پيامبر به يهوديان اجازه داد كه
هر سه نفر يك بار شتر از اموال خويش بردارند و مابقي را بگذارند وبروند. كشتزارها و خانه ها و بقيه ي اموالشان ماند. يعني راه كسب روزي ودرآمد و محل سكونت نداشتند و راه بيابان پيش گرفتند (تاريخ طبري ج 3و سيرت رسول الله: ترجمه ي سيره ي ابن اسحق، ص 354)
- يا أ يها النَّبِي جاهد الْكُفَّار والْمنَافقينَ واغْلُظْ علَيهِم و مأْواهم جهنَّم و بِئْسالْم صيرُ (آيه ي 73 توبه)
ترجمه: اى پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگير وجايگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامى است
- يا أيها الَّذ ينَ آمنُوا قَاتلُوا الَّذينَ يلُونَكُم منَ الْكُفَّار ولي جِدوا فيكُم غلْظَةً و اعلَم وا أنَّ اللّه مع الْمتَّقينَ. (آيه ي 123 توبه)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است.
و آيات زير كه لذت انتقام گيري را براي مومنين مطرح كرده:
اتقَلُوهم يعذِّبهم اللّه بِأَيد يكُم و يخْزِهم و ينصرْكُم علَيهِم و يشْف صدور قَو م مؤْمنينَ توبه ( 14 ) و يذْهب غَيظَ قُلُوبِهِم و يتُوب اللّه
علَىمن يشَاء واللّه عليم حكيم (توبه 15)
ترجمه: با آنان بجنگيد خدا آنان را به دستشما عذاب و ذليل مى كند و شما را برايشان پيروزى مى بخشد و دلهاى گروه مؤمنان را شفا مي دهد ( 14 ) وخشم دلهايشان را مي برد (لذت انتقام را به آنان مي چشاند) و خدا توبه ي هر كه را بخواهد مىپذيرد و خدا داناى حكيم است ( 15)
آيات فوق و آيات ديگر و سنت پيامبر تقريبا هر گونه تجاوز به كفار را مجاز مي داند: مثلا در آيه ي 73 و 123 توبه (فوق) دستور داده شده كه به كفار سخت بگيريد وبا آنان با خشونت رفتار كنيد. اين سختگيري شامل موارد مختلف مي شود از جمله:
- لز وم سختگيري اقتصادي بر كفار: مثلا پيامبر در دهها مورد گروههايي را براي كاروان زني و چپاول اموال كفار ارسال كرد كه بدر اولي و بدر و دهها مورد ديگر را شامل مي شود. ضربه ي اقتصادي شامل غارت اموال كفار در جنگ هم مي شود. غارت اموال كفار، يك روال عادي در جنگهاي پيامبر بود.تقريبا روي هر جنگي دست بگذاريد ب ه خطا نرفته ايد. شبيخون زدن و غارت اموال كفار بقدري پسنديده است كه قرآن به ان قسم مي خورد:
مفَالْ غيرَا تصبحا(عاديات 3) يعني سوگند به غارت كنندگان در صبحدم
(كسانيكه در صبحدم به كفار شبيخون مي زنند و آنان را غارت مي كنند) .
در آيات متعددي در قرآن به مسلمانان وعده ي غنيمت (همان غارت) داده شده تا به جنگ تشويق شوند از جمله:
- وعدكُم اللَّه مغَانم كَثيرَة تَأْخُذُونَ ها فَعجلَ لَكُم هذ ه ( فتح 20 ).
ترجمه: وخدا به شما غنيمتهاى فراوان وعده داده كه به زودى آنها را خواهيد گرفت و اين [پيروزى] را براى شما تسريع كرد. خود پيامبر هم گفته است كه :
قاال النبي: جعل رزقي تحت ظل رمحي (صحيح بخاري ج 6 ص 1067)
يعني رزق من در سايه ي سرنيزه ام قرار داده شده است. به بيان ديگر،پيامبر افتخار مي كند كه روزي اش را با زور سرنيزه با كاروان زني و غارت بدست مي آورد. اصولا در مدينه مسلمانان هيچ برنامه ي توليدي يا تجاري نداشتند و تنها راه درآمد اقتصادي مسلمانان، سر نيزه بود. و با توجه به اينكه يك پنجم غنائم، به پيامبر ميرسيد، ثروت هنگفتي را براي پيامبر به
ارمغان مي آور د (براي اطلاع از بخشي از ثروت پيامبر، به تاريخ طبري ج 4 مراجعه كنيد).
البته شخص پيامبر راههاي در آمد ديگري هم داشت.
شامل 1- زكات و 2-هدايا و 3-صفي (بخشي از غنائم ارزشمند مثل اسب عالي، دختر يا زن يا كنيز زيبا و يا شمشير عالي، كه پيامبر قبل از تقسيم غنائم، براي خود دست چين مي كرد) و 4- انفال و 5- فيء. فيء اموالي بود كه كفار يا اهل كتاب از ترس مسلمانان به پيامبر مي دادند تا در امان باشند. فدك فيء است. فدك دهكده اي بسيار آباد و سرسبز و پر درآمد بود كه ملك يهوديان بود. بدنبال فتح خيبر، يهوديان فدك از ترس پيامبر، فدك را به پيامبر دادند تا جانشان در امان باشد و پيامبر فدك را به دخترش فاطمه داد (سيرت رسول الله: ترجمه ي سيره ي ابن اسحق، ص 425 ). در اين غارتها به نياز و زندگي صاحبان اصلي اموال توجهي نمي شد . شترها، گوسفندان، مواد غذائي و كشتزارها و نخلستانها به غارت مي رفت بدون اينكه توجه شود كه افراد باقيمانده ي غارت شده چگونه مي توانند زنده بمانند. مثلا در جنگ با يهوديان بني نضير، پيامبر به يهوديان اجازه داد كه
هر سه نفر يك بار شتر از اموال خويش بردارند و مابقي را بگذارند وبروند. كشتزارها و خانه ها و بقيه ي اموالشان ماند. يعني راه كسب روزي ودرآمد و محل سكونت نداشتند و راه بيابان پيش گرفتند (تاريخ طبري ج 3و سيرت رسول الله: ترجمه ي سيره ي ابن اسحق، ص 354)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر