۱۳۹۳ شهریور ۵, چهارشنبه

حقایقی درباره انجیل جعلی برنابا بخش دوم

3. کتاب مقدس و قرآن در انجیل برنابا
در این کتاب، قرآن بارها به خواننده یادآوری می شود. اما در هیچ کجای این کتاب به طور مستقیم از قرآن نقل قولی آورده نمی شود. درعوض نویسنده این کتاب نقل قول های چندی را از کتاب مقدس ترجمه وولگاتای لاتینی آورده است. در انجیل برنابا از 39 کتاب عهد عتیق که به نظر می رسد مولف با آنها به خوبی آشنایی دارد، از 22 کتاب که برخی از آنها متون تحریفی هستند، نقل قول هایی آورده می شود. مولف همچنین به طور مستقیم یا غیرمستقیم به 19 کتاب از 27 کتاب عهد جدید اشاره می کند. محمد در انجیل برنابا فرستاده موعود خداوند است. او به هنگام بازگشتش به خصلت هایی فوق العاده مجهز خواهد بود، ازجمله به «بصیرت و چاره اندیشی ذاتی... فضیلت و قدرت... خوف و رجاء... ذکاوت و دوراندیشی... رقت قلب و ترحم... عدالت و تدین... ملاطفت و شکیبایی» (برگرفته از انجیل برنابا از ترجمه ایتالیایی، باب 44).

4. عیسی مسیح و تصلیب
در آغاز انجیل برنابا این عقیده اقامه می شود که عده بسیاری با تظاهر به تدین، این آموزه نکوهیده را اشاعه می دادند که عیسی پسر خداست. عیسی هنگامی که او را پسر خدا یا خدا می خواندند، به شدت با این امر مخالفت می ورزید. «من مانند همه انسان های دیگر، انسانی میرا هستم» (انجیل برنابا از ترجمه ایتالیایی، باب 52). هنگامی که پطرس او را پسر خدا می نامد، عیسی «به ملکوت» سوگند یاد می کند که «فقط انسان» است (انجیل از ترجمه ایتالیایی، باب 92 و 94 و نظایر آن).
درعوض عیسی، «قدیس خداوند»، «خادم خداوند» و یا «پیامبر بزرگ خداوند» خوانده می شود. او در انجیل برنابا بارها تأکید می کند که فقط انسانی از گل و خاک است. این شیطان است که به بی ایمانان القاء می کند که عیسی خدا و پسر خداست. عیسی خطاب به شاگردش برنابا چنین می گوید: اگر مردم عیسی را خدا تلقی نمی کردند، عیسی پس از آن که از جهان می رفت، وارد بهشت می شد. عیسی در انجیل برنابا چنین می گوید: «به تو می گویم که اگر خدا نامیده نشده بودم، پس از ترک جهان به بهشت می رفتم» (انجیل از ترجمه ایتالیایی، باب 112).
عیسی در پاسخ به این پرسش که بزرگ ترین گناه چیست، به بت پرستی اشاره می کند. او می گوید، هنگامی هم که انسانی عیسی را خدا فرض می کند، مرتکب بت پرستی می شود. با توجه به تعدد اظهارات مربوط به این که عیسی پسر خدا نیست و تأکید اکید بر این گفته، این گمان پیش می آید که آموزه اصلی انجیل برنابا مردود شمردن اصل مسیحیِ خدابودن عیسی است. 
در این انجیل، هرچند عیسی پسر خدا نیست، بیماران را شفا می بخشد، اما پیوسته به این نکته اشاره می کند که این خداست که بیماری ها را شفا می بخشد. عیسی قادر نیست، گناهکاران را ببخشاید. او در مقام «خادم خدا» فقط می تواند به نمایندگی از سوی خدا در نزد او برای بخشودگی گناهان دیگران طلب بخشش کند (انجیل از ترجمه ایتالیایی، باب 71).
هدف از رسالت عیسی، ارسال یکی از پیامبران خدا برای قوم اسرائیل بوده است تا قانون خدا برای یهوده و اسرائیل یادآوری شود:
«این پیامبری از پیامبران خداست که برای قوم اسرائیل اعزام شده است تا یهوده را به سوی قلب خود بگرداند و اسرائیل را در قانون خدا متحول سازد، همان گونه که در قانون موسی نوشته شده است» (انجیل برنابا از ترجمه ایتالیایی، باب 2). 
در انجیل برنابا، عیسی برخلاف آنچه در عهد عتیق و قرآن آمده است، مسیح نیست. در اینجا بیشتر محمد است که مسیح خوانده می شود. عیسی در رکاب او درخواهد آمد: «من خادم خدا هستم که می خواهم به فرستاده خدا خدمت کنم» (انجیل برنابا از ترجمه ایتالیایی، باب 206).
با این حال، عیسی نه فقط فرستاده و خادم الهی و انسانی است که قانون خدا را به اسرائیل و یهوده یادآوری می کند، بلکه همچنین نقش یوحنای تعمیددهنده را نیز برعهده می گیرد که از آن در این انجیل نامی برده نشده است: عیسی راه را برای محمد، این فرستاده خدا که نجات را برای جهان به ارمغان می آورد، هموار می سازد.
عیسی در شام آخر با شاگردانش، پیشاپیش می داند که یهودا به او خیانت خواهد کرد. عیسی به شاگردانش اعلام می کند که خواهند کوشید، او را به قتل برسانند. اما از این امر اطمینان خاطر دارد که خدا او را از مصلوب شدن نجات خواهد داد. بنابراین عیسی نمی میرد، بلکه برای ابد زندگی می کند. نجات یافتن از تصلیب نشانه ای از عشق خداوند است. درواقع عیسی، آن گونه که مردم او را خدا خوانده بودند، می باید مستوجب مجازاتی می بود. اما از آنجا که او پیوسته به حقیقت اشاره می کند – یعنی این که مسیحا و خدا نیست – فردی خبیث به جای او متحمل عذاب می شود.
در خلال روایت ها، روشن می شود که یهودا است که به جای عیسی می میرد. یهودا امیدوار بود که عیسی پادشاه اسرائیل شود. او این نقشه را در سر داشت که به او خیانت کند و او را به کاهنان، کاتبان و فریسیان تحویل دهد.
در هشت باب آخر انجیل برنابا، به توصیف تصلیب می رسیم که می توان آن را تفسیر اظهارات مبهم قرآنی درباره این واقعه در آیات 157 و 158 سوره النساء دانست: یهودا در ازای سی سکه طلا به عیسی خیانت  می کند و سربازان را نزد او می برد. عیسی از ترس آنان به داخل خانه پناه می برد، در حالی که یازده شاگرد دیگر به خواب عمیقی فرورفته اند. اکنون خدا به چهار فرشته جبرئیل، میکائیل، رافائل و اوریل دستور     می دهد، عیسی را از جهان خارج سازند. آنان عیسی را از طریق پنجره ای به سمت جنوب با خود به آسمان سوم می برند، یعنی در مکانی که به همراه ملائک خدا را ستایش می کند.
در حالی که عیسی به این ترتیب، به کمک خدا از چنگ تعقیب گران خود می گریزد، یهودا با توجه به شیوه سخن گفتن و ظاهرش با عیسی اشتباه گرفته می شود. او را به جای عیسی می گیرند، هرچند که او        می کوشد، درباره موضوع توضیحاتی واقعی ارائه دهد. سربازان یهودا را می گیرند و می بندند. او را نزد کاهنان اعظم می برند. او چنان به عیسی شباهت یافته است که آنان تصور می کنند، عیسی را پیش روی خود دارند. باقی حواریون، مادر و دوستان او، دیگر تردیدی در آن نمی کنند که شخص عیسی دستگیر شده است. یهودا همچنان به ارائه توضیحاتش درباره آنکه کیست، ادامه می دهد. اما کسی حرف او را قبول    نمی کند. کاهنان اعظم، سالخوردگان، کاتبان و فریسیان در این زمینه توافق نظر دارند که مرد بازداشت شده، همان عیسی است، زیرا خدا تصمیم گرفته است، یهودا به همان مرگ خوفناکی از دنیا برود که قصد داشت با خیانتش برای آن شخص دیگر دست و پا کند (ر.ک. انجیل برنابا از ترجمه ایتالیایی، باب 217).
اکنون با یهودا بدرفتاری و او را مسخره می کنند. سرانجام او را به صلیب می آویزند و او (همان گونه که در عهد جدید آمده است) در بالای صلیب اینطور ندا می دهد: «خدایا، چرا من را تنها گذاشتی؟» (انجیل برنابا از ترجمه ایتالیایی، باب 217). به دنبال آن یهودا بر صلیب جان می دهد.
اکنون عده ای از شاگردان به هنگام شب جسد یهودا را می دزدند و مخفی می کنند. پس از آن، شایع      می کنند که عیسی از مرگ برخاسته است، امری که آشفتگی فراوانی به پا می کند. کاهن اعظم دستور      می دهد افراد درباره این شایعه سکوت کنند.
در بابی که به دنبال آن می آید، تأکید شده است که عیسی به آسمان سوم رفته است. او در آنجا به وضوح شهادت می دهد که نمرده است. عیسی یک بار دیگر بر این بی گناهی خود تأکید می ورزد که خود را پسر خدا ندانسته است، تا این که شیاطین در روز قیامت او را مسخره نکنند. فقط مردم او را خدا و پسر خدا خوانده اند. اما خدا خود تصمیم گرفته بود که در این جهان با مرگ یهودا، او را به مزاح کشند، زیرا همه حضار معتقد بودند که عیسی مصلوب شده و مرده است. این مزاح تا ظهور محمد، این فرستاده خدا، ادامه خواهد داشت (ر.ک. انجیل برنابا از ترجمه ایتالیایی، باب 220).
اکنون عیسی به برنابا این مأموریت را می دهد که انجیلی تألیف کند. برنابا قول می دهد این انجیل را بنویسد. عیسی یکبار دیگر به شاگردانش خاطرنشان می کند که نمرده و از مرگ برنخاسته است. درعوض یهودا به جای او مصلوب شده است (انجیل برنابا از ترجمه ایتالیایی، باب221).
نوشته شده توسط مریم میرزایی و علیرضا قدسیه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر